Tears stream and voices hum

اشک ها جاری میشوند و صداها ناله میکنند

 

Don't go, 'Ali, please come

نرو,علی, برگرد

 

Don't go, 'Ali, please come

نرو,علی, برگرد

 

I raise my hands and pray

دستانم را به بالا برده و دعا میکنم

 

I wanted you to stay

کاش اینجا بمانی

 

I wanted you to stay

کاش اینجا بمانی

 

In my conscience there is pain and in my soul it's now burning

وجدانم را دردی فرا گرفته و روحم در حال سوختن است

 

It passes by and reminds me of your death when I'm crying

هنگامی که اشک از چشمانم جاری میشود بدن بی جان تو به یادم می آید و از جلو چشمانم میگذرد

 

"Don't you go and leave me, Father" are the words I keep on saying

نرو و تنهایم مگذار پدر, تنها کلماتیست که میتوانم بگویم

 

And without you I cannot live past to have you here and praying

بدون تو نمیتوانم زندگی کنم و بعد از تو اینجا هیچ دعایی ندارم و همه چیز برایم هیچ است

 

Ah.....

آه ....

 

To you my words I say

به تو میگویم حرفهایم را اما

 

You left me and you went

تو مرا رها کرده و تنهایم گذاشتی

 

You left me and you went

تو مرا رها کرده و تنهایم گذاشتی

 

Because you are the Way

چون که تو هستی راه و طریق

 

I wanted you to stay

خواستم که تو بمانی...

 

I wanted you to stay

خواستم که تو بمانی...

 

I am Zainab, I'm your daughter, and I don't want you to leave me

من زینبم, دخترت و نمیخواهم که از پیشم بروی, رهایم کنی

 

How can my heart live without you when your face now I cannot see

چگونه قلب من بدون تو زنده بماند وقتی نمیتوانم دگر تو را ببینم

 

To the chest of wisdom, Father, you are and will always be the key

پدر, همیشه بودی و هستی کلید صندوق خرد و معرفت

 

Losing you has burned me, Father, and I don't think I will live

از دست دادن تو آتشم زده و دگر نمیخواهم که زنده بمانم

 

My voice is now humming, and my heart is burning

قلب من همیشه میگوید: کاش که نمیرفتی و میماندی

 

My heart is always saying

کاش که نمیرفتی و میماندی

 

I wanted you to stay

خواستم که تو بمانی...

 

I wanted you to stay

خواستم که تو بمانی...

 

Every time I see the sunshine I see your face even higher

هر بار که نور آفتاب به چشمانم میخورد, صورتت را نورانی تر میبینم

 

Every time I see the moonlight I look at your name, O Father

هر بار که نور ماه را میبینم نام تو در جلو چشمانم ظاهر میشود

 

Every time I feel the weakness saying your name makes me stronger

هر بار که ضعف و ناتوانی را حس میکنم با نام تو جان میگیرم

 

And without you I live in pain and my life will now get harder

برای من سخت تر خواهد شد بدون تو به سختی نفس میکشم و زندگی

 

Mawlai....

ای مولای من

 

With sorrow and with pain

با درد و غم از دست دادن تو

 

The sky for you will rain

آسمان برای تو اشک میریزد

 

The sky for you will rain

آسمان برای تو اشک میریزد

 

Why are you far away?

چرا اینقدر از من دور هستی ؟

 

I wanted you to stay

خواستم که تو بمانی...

 

I wanted you to stay

خواستم که تو بمانی...